|
درباره وبلاگ سلام ممنونم که وقت گذاشتی و به وبم سری زدی این جا تا جایی که من میدونم قانون خاصی نداره ولی صبر کن آهان چرا فقط یکی هیچ کس حق نداره نظر نذاشته بره خلاصه لطفا کمرویی نکنین وبلاگ خودتون بدونینش آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
ادبیات و متن های ادبی
دریای دلم خیلی وقت است که برای یک بار دیگر دیدار تو طوفانی شده است، دیگر قدرت کنترلش را ندارم . در دلم اشوب و غوغایی به پا است و امواج غمگین بودن دلم در چشمانم موج میزند . صدای نفس کشیدن جویبار را می شنوم و می فهمم که تو در آن آب زلال و شفاف هستی، تو هستی که من میتوانم انعکاس نگاهت را از درون آب در چشمانم تشخیص دهم .
خدایا اکنون که در حال نوشتن این نامه برای تو هستم جوجه ای کوچک مشغول جیک جیک کردن است انگار می خواهد خودش را برایت لوس کند .انگار که تو در کنارم هستی و قبل از اینکه من بخواهم کلمه ای را بنویسم ان را برایم زمزمه میکنی تا واژه ها را از یاد نبرم ، خنکای تنفس پر مهرت موهایم را نوازش می دهد نمی دانم چرا اما درخت کُنار دارد مشتاقانه شاخه هایش را تکان می دهد به گمانم می خواهد توجه تو را به خودش جلب کند . گل سرخ همچنان برایت در باد جولان میدهد اما در این میان سبزه ها به احترامت سجده کرده اند ... و آرام در همان حالت می خواهند برگه مرا ببینند . می خواهند ببینند آن کس که اشرف مخلوقات است ، چه برای پروردگار خویش می نویسد.
خدایا میدانم که از قبل می دانستی که چه چیزی برایت نوشته ام اما باز هم از این که لطف کردی و یک بار آن را خواندی از تو ممنونم . از اتفاقات و ماجرا های زندگی ام چیزی ننوشتم تا بدانی که من ایمان دارم که کنارم هستی و نیازی به بازگو کردن نیست . این را به دستان باد می سپارم که به درب طلایی قصرت در عرش برساند .
صدای دور شدن ثانیه های تنهایی ام را می شنوم مثل این که موعد دیدارت فرا رسیده ، سکوت خاضعانه امواج دلم را با تک تک ابیات زیبای اذان می شنوم و عاشقانه قدم هایم یک دیگر را به سوی خانه ات بدرود می گویند . دوستت دارم
نامه محرمانه حتما برسد به دستان پرمهر ارحم الراحمین
نظرات شما عزیزان: یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : ادیب ایرانی
  |
|||||||||||||||||
تبادل لینک هوشمند 
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: